شک در نماز

این یکی رو هم اگه می زدم تموم می شد.تست های قسمت معارف یه مقداری سخت بود.سخت که نه ،من کم وقت گذاشته بودم.

توی نماز به این جور شک ها توجه نمی شه.یک دفعه یادم اومد.آره.بعد از سلام ، اگه بعد از سلام نماز توی رکعت های نماز شک کنیم.

بدون اینکه بقیه گزینه ها رو بخونم همون رو علامت زدم.بقیه ی گزینه ها رو که خوندم ،کاملا مطمئن شدم.

توضیح المسائل امام خمینی (ره) ،مسئله 1167 ، قسمت دوم

نتیجه‌ عبادت بدون اخلاص

مردی بود كه هر كار می‌كرد نمی‌توانست اخلاص خود را حفظ كند و ریاكاری نكند، ‌روزی چاره اندیشی كرد و با خود گفت: در گوشه‌ی شهر مسجدی متروك هست كه كسی به آن توجه ندارد و رفت و آمد نمی‌كند، خوبست شبانه به آن مسجد بروم تا كسی مرا ندیده خالصانه خدا را عبادت كنم در نیمه‎های شب تاریك، مخفیانه به آن مسجد رفت، آن شب باران می‌آمد و رعد و برق و بارش شدت داشت. او در آن مسجد مشغول عبادت شد در وسط‌های عبادت، ‌ناگهان صدائی شنید با خود گفت: حتماً شخصی وارد مسجد شد، خوشحال گردید كه آن شخص فردا می‌رود و به مردم می‌گوید این آدم چقدر خداشناس وارسته‌ای است كه در نیمه‌های شب به مسجد متروك آمده و مشغول نماز و عبادت است.
                           

او بر كیفیت و كمیت عبادتش افزود و همچنان با كمال خوشحالی تا صبح به عبادت ادامه داد، وقتی كه هوا روشن شد و به آن كسی كه وارد شده بود، زیر چشمی نگاه كرد دید آدم نیست بلكه سگ سیاهی است كه بر اثر رعد و برق و بارندگی شدید، نتوانسته در بیرون بماند و به مسجد پناه آورده است. بسیار ناراحت شد و اظهار پشیمانی می‌كرد و پیش خود شرمنده بود كه ساعت‌ها برای سگ عبادت می‌كرده است خطاب به خود كرد و گفت: ای نفس، من فرار كردم و به مسجد دور افتاده آمدم تا در عبادت خود، اَحدی را شریك خدا قرار ندهم، اینك می‌بینم سگ سیاهی را در عبادتم شریك خدا قرار داده‌ام، وای بر من چقدر مایه‌ی تأسف است كه این حالت را پیدا كرده‌ام.منتخب قواميس الدرّر