مهم ترین علت نماز نخواندن من !

دلایل نماز نخواندن من :: دنیای نیاز به نـماز

- مهم‌ترین دلایل نماز نخواندن من!

یکی از تفکرات خطرناکی که متاسفانه امروزه در بین مردم و مخصوصا نسل جوان رواج زیادی پیدا کرده و برخی با تمسک به آن در صدد شانه خالی کردن از مسئولیت های مادی و معنوی هستند این تفکر انحرافی ...

به گزارش پایگاه جامع دنیای نیاز به نـماز و به نقل از تبیان، یکی از تفکرات خطرناکی که متاسفانه امروزه در بین مردم و مخصوصا نسل جوان رواج زیادی پیدا کرده است و برخی با تمسک به آن در صدد شانه خالی کردن از مسئولیت های مادی و معنوی که بر عهده دارند هستند، این تفکر انحرافی است که برای تقرب به خداوند تنها ایمان کافی است و نیازی به عمل نخواهد بود.

با جستجوی اجمالی در آیات و روایات اسلامی به این مطلب پی خواهیم برد که برخی از عبادات و اعمال بر بعضی دیگر ترجیح داشته و برتر می باشند که در این زمینه روایات متعددی بیان شده است و هر یک در صدد معرفی بهترین عبادات توصیه های طلایی را به مسلمانان بیان کرده اند اعمالی همچون تفکر که در روایات ثواب آن برتر از ...

ادامه نوشته

نماز یومه ، خوردن همان نانِ خالی ...

دلنوشت های نماز - دنیای نیاز به نـماز

معمولاً همه ی ما غذا می خوریم، تا بتوانیم توان و نیروی لازمه را برای ادامه  به زندگیِ بهتر، بدست آوریم؛

حال ممکن است به قدری در فقر باشیم که فقط بتوانیم نانِ تنها بخوریم، تا فقط زنده بمانیم، به عبارتی خوردن نانِ خالی برای زنده ماندن واجب میشود ...

به عقده ی اساتید بزرگ، خواندن نمازهای پنجگانه (یومه)، که واجب می باشد، همانند خوردن همان نانِ خالی میباشد، که فقط برای زنده ماندن [رفع تکلیف] است.

پس آیا برای بدست آوردن مواد غنی دیگر، از جمله ویتامین ها - مواد معدنی و هزاران ماده ی دیگر، به غذایی کامل نیاز نداریم؟ [یعنی برای نزدیکتر شدن به خداوند و هموار کردن راه رسیدن به او، به جز نمازهای واجب، نیاز به انجام دادن اعمال مستحبی نیستیم؟]

تکرار: نماز واجب! فقط برای زنده ماندنه، نه رسیدن به خداوند و هموار کردن راه سعادت ...

"برگرفته از دلنوشت های سجّـاد جـوادی"

ثواب نماز جماعت بیشتر از نماز فرادا

نماز جماعت در مسجد

چرا نماز جماعت صدها برابر نماز فرادا ثواب دارد؟


براي جواب به اين سوال بهتر است مقايسه­ اي بين فضيلت نماز جماعت با نماز فرادا داشته باشيم تا به جايگاه آن برسيم:

1. حضرت امام صادق(ع) فرمودند:

وَ- قَالَ ع‏ أَوَّلُ الْوَقْتِ رِضْوَانُ اللَّهِ وَ آخِرُهُ عَفْوُ اللَّهِ وَ الْعَفْوُ لَا يَكُونُ‏ إِلَّا مِنْ ذَنْب؛

نماز اول وقت خشنودي خدا است و آخر وقت عفوخداست [1] و برخي موارد تأخير در آن خشم خدا را درپي دارد:

فَقَالَ عَلِيٌّ ع يَا رَسُولَ اللَّهِ أَخْبِرْنِي مَا هَذِهِ الْأَحَادِيثُ فَقَالَ أَنْ تُؤْمِنَ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ تَعْبُدَهُ وَ لَا تَعْبُدَ غَيْرَهُ وَ تُقِيمَ الصَّلَاةَ بِوُضُوءٍ سَابِغٍ فِي مَوَاقِيتِهَا وَ لَا تُؤَخِّرَهَا فَإِنَّ فِي تَأْخِيرِهَا مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ غَضَبَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ [2]


2. نماز اول وقتِ با جماعت، سفارش معصومين عليهم السلام است؛ در روايات اهل بيت عصمت وطهارت فراوان مردم را به نماز اول وقت درمسجد تشويق کرده­اند و آن را از نشانه­هاي شيعه بودن دانسته اند.

3. نماز اول وقت باعث دوري از شيطان است ولي به تأخير انداختن آن خشنودي شيطان را در پي دارد.

4. نماز اول وقت پاسخ عاشقانه به نداي معشوق است که فرمود ند: «حافظوا علي الصلوات» اما نماز آخر وقت صرفا جهت رفع تکليف است.

5. ثواب در مقابل عملي است که انجام مي­دهيم. خود نماز ثواب دارد، اول وقت ثوابي جداگانه، جماعت ثواب غيرقابل شمارش، گام­هايي که براي مسجد برداشته مي­شود و حتي به انتظار نماز نشستن در مسجد ثوابي مضاعف دارد که همه اين ثواب­ها به کسي داده مي­شودکه نماز اول وقتِ با جماعت بخواند.

6. نماز جماعت زمينه ساز برقراري اجتماعاتي مي­ شود که باعث اتحاد و انس و الفت است که اين در نماز فرادا محقق نمي­ شود.

پی نوشت ها:
[1] من لا يحضره الفقيه ؛ ج‏1 ؛ ص 217

[2]  الخصال / ج‏2 / 543 / فيمن حفظ أربعين حديثا ...  ص 541

روش های چهارده معصوم (ع) در نماز خواندن

نماز پیامبر صلّى الله علیه و آله

1ـ جابر بن عبدالله : پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله براى خوراک و یا چیز دیگرى ، نماز را به تأخیر نمى انداخت.

2 ـ امام علىّ علیه السّلام : پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله شام و یا چیز دیگرى را بر نماز مقدم نمى داشت و هنگامى که وقت نماز در مى رسید ، گویا خانواده و دوست را نمى شناسد[1].

3 ـ عائشه: پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله با ما و ما با او گفتگو مى کردیم . هنگام نماز که مى شد گویا نه او ما را مى شناخته و نه ما او را مى شناختیم.

4 ـ ابن طاووس: نقل شده: هنگامى که پیامبر صلّى الله علیه و آله به نماز مى ایستاد ، گویا ایشان جامه اى به کنار افکنده بود.

5 ـ ابو [محمّد] عبدالله بن حامد در حالى که حدیث را به برخى از نیکان مى رساند: پیامبر صلّى الله علیه و آله هرگاه نماز مى خواند، از سینه اش آوایى از خوف ، چون آواز جوشش دیگ شنیده مى شد[2].

6 ـ جعفر بن علىّ قمى: پیامبر هرگاه به نماز مى ایستاد، از ترس خداى متعال، رنگ چهره اش تغییر مى کرد و سینه اش آوایى چون آواز جوشش دیگ داشت.

7 ـ امام سجاد علیه السّلام : پیامبر آنقدر در نماز مى ایستاد ، تا پاهایش ورم مى کرد.

8 ـ امام باقر علیه السّلام : عایشه در شبى که نوبت ماندن پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله نزدش بود ، به ایشان عرض کرد: اى پیامبر خدا ، چرا خود را به زحمت مى اندازى با آنکه خداوند گناه گذشته و آینده تو را آمرزیده است. فرمود: اى عایشه، آیا بنده اى سپاسگزار نباشم؟ و پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله بر سر انگشتان پایش مى ایستاد تا اینکه خداوند سبحان و متعال فرو فرستاد: «طه، ما قرآن را بر تو فرو نفرستادیم تا بر خود سخت گیرى» .

9 ـ امام صادق علیه السّلام : پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله دو برابرِ نماز واجب، نماز مستحب مى خواند.

10 ـ امام باقر علیه السّلام : پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله از آغاز روز تا زوال خورشید ، هیچ نماز نمى خواند و هنگام زوال، هشت رکعت نماز مى خواند که همان نماز «توبه کنندگان» است . در این ساعت، درهاى آسمان گشوده مى شود و دعا پذیرفته مى شود، نسیم ها(ى رحمت) مى وزد و خداوند به آفریده هایش مى نگرد . پس هنگامى که سایه به اندازه یک ذراع باز مى گشت، چهار رکعت نماز ظهر مى گزارد و پس از ظهر دو رکعت و سپس دو رکعت دیگر مى خواند و هنگامى که سایه به اندازه یک[3] ذراع باز مى گشت، چهار رکعت نماز عصر مى گزارد و پس از مغرب، چهار رکعت مى خواند و سپس نمازى نمى خواند تا شفق فرو رود و هنگامى که فرو مى رفت، نماز عشاء را مى گزارد. سپس پیامبر به بسترش مى رفت و نماز نمى خواند تا نیمى از شب سپرى شود. هنگامى که شب از نیمه مى گذشت، هشت رکعت نماز مى گزارد و در پاره چهارم شب، سه رکعت نماز وتر مى گزارد و در آن ها «فاتحة الکتاب» و «قل هو الله احد» مى خواند و سه رکعت را با یک سلام دادن از هم جدا مى کرد و سخن مى گفت و نیازهایش را مى طلبید و از نمازگاهش بیرون نمى آمد ، تا اینکه رکعت سوّم نماز وتر را بخواند و در آن پیش از رکوع، قنوت مى خواند . سپس سلام مى داد و دو رکعت نماز (نافله) فجر را هنگام دمیدن سپیده یا اندکى پس و پیش، مى گزارد. سپس دو رکعت نماز صبح ـ یعنى سپیده دمان ـ را هنگامى مى خواند که سپیده گسترش مى یافت و به خوبى روشن مى شد. پس این نماز پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله تا هنگام قبض روحش بود.

نماز امام علىّ علیه السّلام

11 ـ دیلمى ـ در توصیف نماز امام علىّ علیه السّلام ـ : ایشان روزى در جنگ صفین سرگرم پیکار و جنگ بود و با این همه میان دو صف، مراقب خورشید بود . پس ابن عباس به ایشان عرض کرد: اى امیر مؤمنان، این چه کارى است؟ فرمود: به زوال خورشید مى نگرم تا نماز بگزاریم. پس ابن عباس عرض کرد: و آیا اکنون، هنگام نماز است؟ جنگ، ما را از نماز به خود مشغول داشته است. پس حضرت فرمود: براى چه با اینان مى جنگیم؟ ما فقط براى نماز با اینان مى جنگیم.

12 ـ ابن ابى جمهور: در حدیث است که علىّ علیه السّلام هرگاه وقت نماز مى شد، ناآرام و لرزان مى گشت و رنگش تغییر مى کرد . به ایشان گفته مى شد: شما را چه شده است، اى امیرمؤمنان؟ مى فرمود: وقت نماز در رسیده است، وقت امانتى که خداوند آن را بر آسمانها و زمین عرضه کرد و آن ها از بر دوش کشیدنش خوددارى ورزیدند و از آن ترسیدند.

13 ـ امام صادق علیه السّلام : هر گاه علىّ علیه السّلام به نماز مى ایستاد و مى گفت: «رو به سوى کسى آوردم که آسمانها و زمین را آفریده »، رنگش تغییر مى کرد ، به گونه اى که در چهره اش هویدا مى شد.

14 ـ همانا علىّ علیه السّلام ، در هر شبانه روز هزار رکعت نماز مى گزارد.

15 ـ ابن عباس: دو شتر ماده بزرگ و فربه را براى پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله هدیه آوردند. پس به اصحاب فرمود: آیا کسى در میان شما هست که دو رکعت نماز با قیام و رکوع و سجود و وضو و خشوع آن بگذارد بى آنکه به هیچ کار دنیایى بیندیشد و در دل به فکر دنیا باشد ، تا یکى از این دو شتر را به او بدهم؟ و این را یک بار و دو بار و سه بار گفت ولى هیچیک از اصحاب پاسخ ندادند.

پس امیرمؤمنان برخاست و گفت: اى پیامبر خدا، من دو رکعت نماز مى خوانم و از تکبیر نخستین تا سلام پایان آن، در دل به هیچ کار دنیایى نمى اندیشم. پس حضرت فرمود: اى علىّ بخوان، خدا بر تو درود فرستد. پس امیرمؤمنان تکبیر گفت و به نماز وارد شد و هنگامى که سلام دو رکعت را داد، جبرییل بر پیامبر فرود آمد و گفت: اى محمّد، خدا به تو سلام مى رساند و مى فرماید: یکى از دو شتر را به او ببخش. پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله گفت: من با او شرط کرده بودم که اگر در دو رکعت نمازى که مى خواند، به هیچ کار دنیایى نیندیشد، به او یکى از دو شتر را بدهم، در حالى که هنگام نشستن در تشهد با خود اندیشید که کدام را بگیرد. پس جبرییل گفت: خداوند به تو سلام مى رساند و مى فرماید: او اندیشید که کدام فربه تر و بزرگترند تا آن را بگیرد و قربانى کند و در راه خدا صدقه دهد ، پس اندیشه اش براى خداى جلّ جلاله بوده است ونه دنیا. پس پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله گریست و هر دو را به او بخشید.

نماز فاطمه علیها السّلام

16 ـ ابن فهد: فاطمه علیها السّلام در نماز از ترس خداوند متعال، نفس نفس مى زد.

17 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : امّا دخترم، فاطمه، همانا سرور زنان جهان از آغاز تا پایان است . او پاره اى از تنم ، نور چشمم، میوه دلم، روح و جانم و حوریه اى به صورت انسان است . هرگاه در محرابش در پیشگاه پروردگار بزرگ و شکوهمندش مى ایستد ، نورش براى فرشتگان آسمان جلوه مى نماید ، همانگونه که نور ستارگان براى ساکنان زمین جلوه مى کند و خداوند جلّ جلاله به فرشتگانش مى گوید: «اى فرشتگان من ، به کنیز من فاطمه ، سرور کنیزانم ، بنگرید که در پیشگاه من ایستاده و از ترس من گوشت تنش مى لرزد و با دلش به عبادت من روى آورده است. شما را گواه مى گیرم که پیروانش را از آتش، ایمن ساختم».

نماز امام حسن بن علىّ علیهما السّلام

18 ـ امام سجاد علیه السّلام : همانا حسن بن علىّ علیهما السّلام هرگاه به نماز در پیشگاه پروردگارش ـ جلّ جلاله ـ مى ایستاد، گوشت تنش مى لرزید و هرگاه بهشت و آتش را یاد مى کرد ، چون مارگزیده به خود مى پیچید و بهشت را از خدا مى طلبید و از آتش به خداوند پناه مى برد.

19 ـ حسن بن علىّ بن ابیطالب علیهما السّلام نماز مى خواند که مردى از پیش روى حضرت گذشت و یکى ...
ادامه نوشته

یکی از نیازهای ثابت و اساسی انسان

یکی از نیازهای ثابت همگانی تغییرناپذیر و نسخ ناپذیر که زمان، توان تاثیرگذاری در آن را ندارد؛ موضوع عبادت و پرستش است. یکی از نیازهای اساسی بشر پرستش است. پرستش حالتی است که در آن انسان از ناحیه باطنی خود به حقیقتی که او را آفریده و خود را در قبضه قدرت او می بیند و خود را نیازمند و محتاج او می داند؛ توجه می کند. این حالت در واقع سیری است از خلق به سوی خالق.

عدم پرستش و عبادت، در روح بشر عدم تعادل را ایجاد می کند. با یک مثال مفهوم عدم تعادل را روشن می نماییم. حیوانی باربر را در نظر بگیرید که خورجینی روی او قرار داده شده که یک طرف پر و طرف دیگر خالی باشد که در این صورت تعادل ایجاد نشده و حرکت حیوان بسیار دشوار می شود؛ انسان نیز به همین صورت است. در وجود او خانه ها و فضاهای خالی زیادی وجود دارد، در دل انسان جای خیلی از چیزها است. حال هر نیازی که برآورده نشود، روح انسان را مضطرب و نامتعادل می سازد. اگر انسان بخواهد در تمام عمر به عبادت بپردازد و به دیگر نیازهایش بی توجه باشد؛ همان نیازها او را ناآرام و ناراحت می نمایند. و یا بالعکس اگر انسان همیشه به دنبال مادیات باشد و جایی برای معنویات نگذارد، باز هم روح و روان او ناراحت و نا آرام است.

" نهرو" مردی است که از سنین جوانی لامذهب شده بود. در اواخر عمرش یک دگرگونی و انقلابی در وجودش ایجاد شد. او می گوید: من هم در روح خود و هم در جهان یک خلأ، یک جای خالی احساس می کنم که هیچ چیزتوان پرکردن آن فضا را ندارد الا معنویت.اضطرابی که در جهان پیدا شده، علتش اینست که نیروهای معنوی جهانتضعیف شده است. او می گوید: الان در اتحاد جماهیر شوروی- قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی- این ناراحتی به سختی وجود دارد. تا وقتی که مردم آنجا گرسنه بودند و گرسنگی اجازه نمی داد که درباره چیز دیگری فکر بکنند، یکسره در فکر تحصیل معاش بودند. حال که زندگی عادی پیدا کرده اند یک ناراحتی روحی در میان آنان پیدا شده است. زمانی که از کار، بیکار می شوند تازه اول مصیبت آنهاست که این ساعات فراغت را با چه چیز پرنمایند؟ بعد می گوید: من گمان نمی کنم اینها بتوانند آن ساعات را جز با یک امور معنوی با چیز دیگری پر کنند. و این همان خلایی است که من دارم.

پس عبادت یک نیاز واقعی انسان است. امروز که در دنیا بیماری های روحی و روانی زیاد شده است، به علت روی برگرداندن انسان از عبادت و پرستش است. نماز قطع نظر از هر چیزی، طبیب خانه است؛ یعنی اگر ورزش برای سلامتی مفید است، اگر آب سالم و تصفیه شده برای هر خانه ای لازم است، اگر هوای پاک برای هر کس ضروری است، نماز هم برای سلامتی انسان لازم است. اگر انسان در شبانه روز ساعتی را به راز و نیاز با پروردگار اختصاص دهد، روحش را پاک می کند. عنصرهای موذی به وسیله نماز از روح انسان بیرون می روند.

از نظر اسلام سرلوحه تعلیمات، عبادت است. امیرالمومنین علیه السلام فرمود: به خدا بعد از ایمان، چیزی در حد نماز نیست. پیامبراکرم صلوات الله علیه می فرماید: نماز مثل چشمه آب گرمی است که در خانه انسان باشد و انسان روزی پنج بار در آن آب گرم شست و شو کند.

خداوند در قرآن کریم می فرماید:" ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون".( ذاریات/ 56)؛ ما جن و انس را خلق نکرده ایم مگر برای این که عبادت کنند. هدف از خلقت انسان عبادت است و انسان از راه عبادت و پرستش است که به کمال می رسد. استغفار و عبادت در مقابل ایزد منان انسان را به انسانیت می رساند. امام صادق علیه السلام می فرماید: پیامبر(ص) در هیچ مجلسی نمی نشست مگر این که 25 بار استغفار می کرد، و می گفت: استغفرالله ربی و اتوب الیه.

و یا حضرت علی علیه السلام با آن عظمت انسانی که داشت وقتی در محراب عبادت قرار می گرفت غرق در خدا می شد و آن گونه عبادات باعث روشن ضمیری و قدرت حضرت می شد.

" عدی بن حاتم" از یاران نزدیک حضرت بود. روزی به نزد معاویه آمد در حالی که سالها از شهادت امیرالمومنین گذشته بود. معاویه می دانست که عدی از یاران قدیمی امام است، پس خواست کاری کند که عدی سخنی بر علیه امام بگوید. از او پرسید: عدی! این الطرفات؟ پسرانت کجا هستند؟- عدی سه پسر داشت که در سنین جوانی در رکاب امام درجنگ صفین به شهادت رسیده بودند- معاویه با این سوال قصد ناراحت کردن عدی را داشت. عدی گفت: پسرانم در رکاب مولایشان علی با تو که در زیر پرچم کفر بودی جنگیدند و کشته شدند. معاویه گفت: علی درباره تو انصاف نداد. گفت: چطور؟ معاویه پاسخ داد: پسران خویش را نگه داشت و پسران تو را به کشتن داد.

عدی گفت: معاویه من درباره علی انصاف ندادم که اکنون او در زیر خروارها خاک باشد و من زنده باشم. ای کاش مرده بودم و علی زنده می ماند.

معاویه دید تیرش به هدف نخورد پس با نرمی گفت: الان دیگر از این حرفها گذشته کمی از کارهای علی را برایم توصیف کن. عدی عذر خواست و معاویه اصرار نمود. در نهایت عدی اینگونه حضرت را توصیف نمود: " یتفجرالعلم من جوانبه والحکمة من نواحیه" ؛ علی مردی بود که علم و حکمت از اطرافش می جوشید. علی آدمی بود که در مقابل ضعیف، ضعیف بود و در مقابل ستمکاران، نیرومند.

معاویه حال منظره ای را که به چشم خود دیدم را برایت می گویم: در یکی از شبها علی را در محراب عبادت دیدم که غرق در خدا بود و محاسنش را به دست مبارک گرفته و می گفت: آه از این دنیا و آتش های آن، یا دنیا! غری غیری؛ ای دنیا کس دیگر غیر از من را بفریب.

عدی، حضرت را آن چنان  وصف نمود که دل سنگ معاویه تحت تاثیر قرار گرفت به طوری که با آستین لباسش اشکهای صورتش را پاک کرد. و بعد گفت: دنیا عقیم است که مانند علی بزاید.

پس عبادت از ارزش والایی برخوردار است که انسان به جز تعداد معدودی به عظمت و ارزش واقعی آن پی نبرده است. یکی از عالیترین گونه عبادت نماز است. نماز پناهگاهی مطمئن و دژی استوار و خلل ناپذیر است. داروی اضطرابها و نگرانیها و دوای ترسها و دلهره هاست.

فریضه نماز در فرهنگ اسلام، به گونه ای تشریح شده است که اگر انسان، آن را با تمام مراحل و شرائط، انجام دهد در واقع مسیر همه زیبائیها را پیموده و از همه زشتیها در امان می ماند.

در نماز زیربنای سعادت و خوشبختی دنیوی پایه ریزی شده است. در نماز ریشه و اصول اعتقادی کامل می گردد، معرفت و عرفان حقیقی به دست می آید، روح تعبد و معنای عبادت، روشن و عملی می شود. عالی ترین روشهای اخلاقی و تربیتی اجرا می گردد، به بهترین وجه مسائل اجتماعی، حقوقی و انسانی تعلیم می شود، به پاکترین نوع به مسائل مالی و اقتصادی توجه می گردد و بالاخره بهداشت جسم و روح و طهارت تن و روان، مورد توجه عمیق قرار می گیرد.

از آنجا که عبادت نقشی مهم در به کمال رساندن انسان بر عهده دارد بر آن شدیم که در این خصوص بیشتر توجه نموده و در سلسله مباحثی به مقدمات آن و اسرار عرفانی و اخلاقی آن بپردازیم و امید داریم که اولاً مورد قبول حضرت حق و در ثانی  مورد قبول و استفاده شما عزیزان قرار بگیرد. در این بخش نماز را از دیدگاه قرآن بررسی می نماییم.


نماز از دیدگاه قرآن

نماز در تمام ادیان الهى به عنوان برترین آیین عبادى و رکن معنویت و ارتباط با خداوند مطرح بوده است. درخواست ‏حضرت ابراهیم(ع) چنین بوده است که:« رب اجعلنى مقیم الصلوة و من ذریتى ... (ابراهیم /‏40)؛ پروردگارا، من و ذریه‏ام را برپا دارنده نماز قرار ده.‏» به حضرت موسى (ع) در کوه طور خطاب شد:« اننى انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلوة لذکرى(طه /‏14)؛ همانا من الله هستم، معبودى جز من نیست مرا پرستش کن و نماز را براى یاد من برپا دار.»

حضرت عیسی (ع) می گوید: « ...

ادامه نوشته

شیوه ی آموزش نماز به کودکان و نوجوانان

باید کودک را به مظاهر عمل و تکرار در این ظاهر انس دهیم تا باطن او شکل گیرد. تجارب و تعالیم علمی نشان داده اند، که حتی عمل ریایی در صورت تکرار در فردی تثبیت می‌شود. پس از تثبیت، می‌توان یک عمل ریایی را به صورت واقعی و بی ریا درآورد; به شرط اینکه نیت عمل را عوض کند.

این روش، بویژه درباره کودک مؤثر است. مثلاً، ممکن است کودک یا نوجوانی از طرف امام جماعت تشویق شود و خاطره‌ی خوشی در ذهنش شکل بگیرد. لذا، وی مدتی به خاطر همین تشویق، به مسجد می‌رود. پس از مدتی، جاذبه‌های معنوی مسجد و حالات نماز گزاران به هنگام نماز، این فرد را مجذوب خود می‌کند و او را فردی مذهبی بار می‌آورد.

این گونه، ما کودک را به تکرار ظاهر در عبادت سوق می‌دهیم، تا زمینه برای انس به عبادت، تثبیت عمل و ایجاد عادت، در او فراهم آید

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم ـ، بزرگ مربی مکتب اسلام، در زمینه‌ی آموزش نماز و تکرار آن برای نوه‌ی گرامی شان، حضرت امام حسین علیه السلام چنین رفتاری داشتند: «روزی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلّم قصد خواندن نماز را داشتند. امام حسین علیه السلام در کنار جد بزرگوارشان بودند و قصد همراهی با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم را داشتند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم تکبیر گفتند، ولی امام حسین علیه السلام نتوانستند آن را تکرار کنند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم تکبیر دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم را گفتند. بالاخره، در هفتمین بار، تکبیر امام حسین علیه السلام صحیح ادا شد و نماز آغاز گردید». این شیوه رفتار نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم ـ، می‌تواند الگو و روش خوبی برای والدین و مربیان باشد. آنان باید همانند پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم ـ، مراحل رشد کودک را در نظر بگیرند و سعی کنند با صبر و حوصله، به نیاز فطری کودکان پاسخ مناسب بدهند.

هنر بزرگ والدین و مربیان این است که دنیای کودک را درک نمایند و بدانند که برخی از مسائل که ممکن است برای بزرگسالان خسته کننده باشد، برای کودکان لذت بخش است.
کودک از تکرار مکررات همچون خواندن و ذکر مکرر قصه‌ها و داستان‌ها اصلاً خسته نمی‌شود. اگر بیان این داستان‌ها با صوت خوش و ریتم و آهنگ مطلوب باشد، کودک کاملاً مجذوب و علاقمند می‌شود. در این باره، مادران بخوبی می‌دانند که بعضی قصه‌ها را صدها بار تکرار کرده اند، ولی باز هم کودک به آن علاقه نشان داده است.

لذا، توصیه می‌شود که والدین نماز را با حال مناسب و صوت و آهنگ موزون قرائت کنند، تا کودکان بیشتر به کلام الهی جذب شوند.در این باره، والدین می‌توانند به قرائت نمازهای علمای ربانی گوش دهند و آنها را ضبط کنند تا هم خودشان و هم کوکانشان، بهره مند شوند.


6ـ اصل آسان گیری در آموزش مسائل دینی
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم در مناسبت‌های مختلف، تأکید کردند: «دین اسلام آسان است و دینداری مشکل نیست. مبادا، افراد نادان بر خود سخت بگیرند. مبادا متولیان امور دینی، کاری انجام دهند که مردم تصور کنند دینداری مشکل است و با سخت گیری‌های بیجا، مردم را از دین فراری دهند.
«روزی پس از نماز، مردم اطراف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم را گرفتند و از ایشان مسئله‌ای پرسیدند. چندین بار سؤال کردند: آیا فلان کار اشکال دارد؟

آن حضرت فرمودند: اشکال ندارد. ای مردم! دین خدا در آسانی است. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم این سخن را سه بار تکرار کردند.

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «خداوند اسلام را تشریع کرد، آن را آسان و گشاده قرار داد، و سخت و تنگ نگرفت.

وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم افرادی را برای تبلیغ و ارشاد مردم ...

ادامه نوشته

علل و عوامل حواس پرتی در نماز چیست؟

وقتي از علما در مورد حال خود سوال كند و از نظر آنها نسبت به خود با خبر شود، مقداري مشكل حل خواهد شد.

بالاتر اين كه، به عمل خود علما نگاه كند و ببيند كه آنها هم مثل او اين قدر حساسيت دارند يا عملشان بر خلاف او است؟ اگر عملكرد علما را برخلاف خود يافت، پس بايد بداند كه يقيناً دچار وسواس شده است.

1. تندخواني و شتاب زدگي:

از موجبات حواس پرتي، تند خواني و تعجيل در اتمام نماز است، كه علت سريع خواني هم، عدم اهتمام به نماز است. چرا كه چنين افرادي، نماز را فقط براي رفع تكليف مي خوانند، لذا با كراهت و بي ميلي عبادت را انجام مي دهند و در نتيجه احساس خستگي مي كنند.
انگيزه تند خواني، حاضر شدن نزد محبوب كذايي است و از اين كه چند لحظه اي در نزد كسي كه قلبش متوجه او نيست ايستاده، رنج مي برد و مي خواهد هر چه سريعتر به طرف كسي يا كاري كه دوست دارد پرواز كند. و ...

ادامه نوشته

در چه مواردی نماز احتیاط واجب می شود، و طریقه آن را بیان کنید؟

در چه مواردی نماز احتیاط واجب می شود، و طریقه آن را بیان کنید؟

مواردی که نماز احتیاط واجب می شود عبارت اند از:

الف) شک بین 3 و 2؛

ب) شک بین دو و چهار ؛

پ) شک بین دو و سه و چهار؛

ت) شک بین سه و چهار؛

ث) شک بین چهار و پنج  در حال قیام؛

ج) شک بین سه و پنج؛

چ) شک بین سه و چهار و پنج؛

ح) اگر بعد از نماز بداند که در بین نماز حال تردیدی داشته که مثلاً دو رکعت خوانده یا سه رکعت و بنا را بر سه گذاشته؛ ولی ندادند که گمانش به خواندن سه رکعت بوده یا هر دو طرف در نظر او مساوی بوده، به احتیاط واجب باید نماز احتیاط بخواند.

نماز احتیاط بلافاصله پس از اتمام نماز، بجا آورده می شود و همانند نمازهای دیگر است. ولی پس از حمد سوره نباید خوانده شود.

"برگرفته از کتاب یکصد پرسش و پاسخ دربارهء نماز"

طریقه خواندن نماز عید قربـان + داستان کوتاه

نماز عيد قربان

روز دهم ذيحجه،روز عيد قربان(عيد اضحى)و از بزرگترين اعياداسلامى است كه اعمال و دعاهاى خاصى دارد.

يكى از نمازها،«نمازعيد قربان »است كه مثل نماز عيد فطر،دو ركعت است و به همان صورت و در همان وقت و با همان شرايط خوانده مى شود. چه در روز عيد فطر و چه قربان،پيش از نماز و پس از آن(در نمازقربان،تا ده نماز پس از نماز عيد)تكبيرهايى گفته شود،كه همه،بزرگ شمردن خدا و توحيد و ستايش او و شكر بر نعمت هدايت است. در قنوت نماز عيد،آنگونه كه گذشت،دعاى «اللهم اهل الكبرياءو العظمة... »بهتر است. در اين دعا،خدا را به عظمت،جبروت،عفوو رحمت و بخشش مى شناسيم و ياد مى كنيم و از او،به حق و منزلت اين روز بزرگ،كه عيد مسلمانان و مايه شرافت و افتخار پيامبر و خاندان اوست،درخواست مى كنيم كه بر«محمد و آل او»درود فرستد و ما را ازخيرها و بركات خويش بهره مند سازد.

جمله اى كه در اين دعا آمده،جامع ترين درخواستى است كه مى توان از خدا طلبيد.از پروردگار مى خواهيم كه: خدايا،در هر خيرى كه محمد و آل محمد را در اين روز،واردساختى،مرا نيز داخل گردان و از هر بدى كه محمد و آل محمد را در اين روز،بيرون ساختى،مرا نيز خارج گردان.

خدايا...من از تو بهترين چيزها را مى طلبم كه بندگان صالح تو،ازتو خواسته اند.

و به تو پناه مى برم از هر بدى كه بندگان مخلصت،از آن به تو پناهنده شده اند!

نماز عيد حق رهبرى

در اسلام،آئين هاى جمعه و عيد،از منصب هاى وابسته به حكومت حق و رهبرى اسلامى است و اگر قدرت هاى ستمگر،آنها را در استخدام اهداف خويش مى گرفتند،غاصبانه بوده است.

حتى نصب افراد براى اقامه نماز جمعه و عيد و مراسم حج و...ازاختيارات و شئون حكومت و ولايت امر است.از اين رو،بودن اينگونه امور در اختيار و سيطره نالايقان،براى(آل محمد) حزن آور است.امام باقر(ع)در حديثى به اين حقيقت اشاره فرموده است:

ما من عيد للمسلمين،اضحى و لا فطر،الا و هو يجدد فيه لآل محمد حزن،قيل:و لم ذلك؟ قال(ع):لانهم(ع)يرون حقهم فى يد غيرهم. براى مسلمانان، هيچ عيد قربان و عيد فطرى نيست، مگرآنكه اندوه آل محمد(ص)در آن افزون و تجديد مى شود.

پرسيدند:چرا؟فرمود:براى آنكه اهلبيت(ع)،حق خويش را در دست ديگران مى بينند!...

و چه مظلوميتى براى خاندان عصمت،بالاتر از اين كه حتى اعياداسلامى هم براى آنان اندوهبار باشد و خاطره غضب حق و انحراف مسيررهبرى جامعه را بياد آورد!

آیا در قنوت می شود دعای فارسی خواند؟

آیا در قنوت می شود دعای فارسی خواند؟

بنابر فتوای برخی از مراجـع (مانند امام خمینی (ره) ) دعا کردن در قنوت و نماز به فارسی اشکالی ندارد. برخی از فقها نیز دعا به فارسی و هر زبان دیگر را جایز می دانند؛ لکن عده ای هم آن را جایز نمی دانند و شما باید به فتوای مرجع تقلید خودتان مراجعه نمایید.

"برگرفته از کتاب یکصد پرسش و پاسخ دربارء نماز"