بحثی در مورد حضور قلب در نماز
"بسمه تعالی"


سلام، امروز بحثی در رابطه با حضور قلب در نماز مطلب خواهیم گذاشت.
میخوام بگم که وب دنیای نیاز به نـماز کمتر مطلبی در رابطه با حضور قلب داشته و گذاشته ایم؛
یعنی اگر در موتور های جستجوگر در مورد حضور قلب در نماز بگردیم، تعداد انگشت شماری در مورد این حضور قلب مطلب نوشته اند و اکثر وبلاگها هم همان مطلب را در وبلاگهایشان کپی پیست کرده اند؛
به حمد خداوند من 80% از مطالب این پایگاه را خودم نوشته ام و دوستار کپی پیست هم نیستم!
از موضوع اصلی مان فاصله نمی گیریم؛
خداوند و بزرگان دین در مورد حضور قلب در نماز بسیار بسیار احادیثی فرموده اند، بسیار زیاد در مورد حضور قلب نقل است، از کلیپ و صوت گرفته تا پوستر و مقاله، همه و همه در مورد حضور قلب در نماز گفته اند و تاکید اصلی نماز خواندن حضور قلب در آن است!
اما چه فایده؟
یک روز نمازهایتان را پیش خودتان مرور کنید ...
ما شیعیان که ادعای شیعه بودن می کنیم کمتر کسی و کمتر نمازی است که در آن حضور داشته باشی؛
بدبختی ما اینجاست که در نماز یادمان به فلان چیز و فلان کار و فلان بدهکاری میافتد،
این نماز، نماز نیست ...
عزیز من، هر موقع دیدی خواندن نماز به میلت نیست، اصلا نخوان!
انشالله در پست بعدی حکایتی در مورد همین حضور قلب نداشتن در نماز، خواهیم گفت؛
نصف بیش تر ما به اصطلاح نماز خوان هستند، که با نخواندنش در یک عرض است.
بیشتر ماها یا از اجبار نماز میخوانیم ویا از روی عادت!
ای کاش ما از روی عشق نماز میخواندیم، ای کاش ما از روی دلتنگی نماز میخواندیم، ای کاش برای فرا رسیدن اذان لحظه شماری میکردیم، ای کاش ... .
نه! واقعا کدوم ما از روی میل و عشق خداوند نماز میخوانیم؟
نماز خواندن مثل تلفن کردن است، هر موقع دلت برای دوستت تنگ میشه بهش زنگ میزنی، حداقل نیم ساعت و حداکثر چند ساعت باهاش حرف میزنی!
حالا نماز هم یک نوع زنگ زدن است، آن هم زنگ زدن به بهترین دوست ها، آفریدگار تو، پدید آورنده ی هستی ...
یعنی حاضر نیستی با ایشان 10 دقیقه هم حرف بزنی؟
او را ستایش کنی و شکر اش را بجای آوری؟
هر موقع دلت تنگ شد، یه دو رکعت نماز بخونی، از خدا کمک بخواهی، بابت تمام نعمت هایی که بهت داده، که شاید خیلی ها حسرت به دست آوردن چنین نعمت هایی را میخورند، ازش تشکر کنی!
یه تشکر خشک و خالی ...
هر موقع که حوصله اش را نداشتی، میدونی که تمرکز حواس نداری، میدونی که نمی تونی وجود خدا را حس کنی، میدونی که ... ، نماز نخوان!
که این بهترین راه است، چون وقتی نمی تونی وجود خدا را حس کنی، با کی میخواهی حرف بزنی؟
از کی میخوایی تشکر کنی؟
که خواندن و نخواندن چنین نمازهایی در یک عرض است،
خود خداوند فرموده که حق الله را می بخشه!
پس نمی خواد با خواندن چنین نمازی خودت را گول بزنی که ثواب برده ای و رفع تکلیف کرده ای!
من نمی گم نماز اول وقت بخون، نمی گم همیشه نماز بخون، نمی گم همیشه ذکر خدا بر لب داشته باش!
اما میگم حداقل سالی یک بار نمازی بخون که بتونی وجود خدا را حس کنی، فقط و فقط حواست به خدایت و نمازت باشه!
باور کن که یک رکعت چنین نمازی می ارزه به یک عمر به تمام نماز هایی که بدون حضور قلب خواندی!
بحث را جمع میکنم و در مطالب آینده، انشالله به لطف خداوند، با ذکر احادیث گوناگون به این بحث عمیقاً می پردازیم.
"دستنوشته سجّـاد جـوادی : پایگاه جـامع دنیای نیاز به نـماز"
" اللـ هم عجــل لـولیـک الفرج "
میخوام بگم که وب دنیای نیاز به نـماز کمتر مطلبی در رابطه با حضور قلب داشته و گذاشته ایم؛
یعنی اگر در موتور های جستجوگر در مورد حضور قلب در نماز بگردیم، تعداد انگشت شماری در مورد این حضور قلب مطلب نوشته اند و اکثر وبلاگها هم همان مطلب را در وبلاگهایشان کپی پیست کرده اند؛
به حمد خداوند من 80% از مطالب این پایگاه را خودم نوشته ام و دوستار کپی پیست هم نیستم!
از موضوع اصلی مان فاصله نمی گیریم؛
خداوند و بزرگان دین در مورد حضور قلب در نماز بسیار بسیار احادیثی فرموده اند، بسیار زیاد در مورد حضور قلب نقل است، از کلیپ و صوت گرفته تا پوستر و مقاله، همه و همه در مورد حضور قلب در نماز گفته اند و تاکید اصلی نماز خواندن حضور قلب در آن است!
اما چه فایده؟
یک روز نمازهایتان را پیش خودتان مرور کنید ...
ما شیعیان که ادعای شیعه بودن می کنیم کمتر کسی و کمتر نمازی است که در آن حضور داشته باشی؛
بدبختی ما اینجاست که در نماز یادمان به فلان چیز و فلان کار و فلان بدهکاری میافتد،
این نماز، نماز نیست ...
عزیز من، هر موقع دیدی خواندن نماز به میلت نیست، اصلا نخوان!
انشالله در پست بعدی حکایتی در مورد همین حضور قلب نداشتن در نماز، خواهیم گفت؛
نصف بیش تر ما به اصطلاح نماز خوان هستند، که با نخواندنش در یک عرض است.
بیشتر ماها یا از اجبار نماز میخوانیم ویا از روی عادت!
ای کاش ما از روی عشق نماز میخواندیم، ای کاش ما از روی دلتنگی نماز میخواندیم، ای کاش برای فرا رسیدن اذان لحظه شماری میکردیم، ای کاش ... .
نه! واقعا کدوم ما از روی میل و عشق خداوند نماز میخوانیم؟
نماز خواندن مثل تلفن کردن است، هر موقع دلت برای دوستت تنگ میشه بهش زنگ میزنی، حداقل نیم ساعت و حداکثر چند ساعت باهاش حرف میزنی!
حالا نماز هم یک نوع زنگ زدن است، آن هم زنگ زدن به بهترین دوست ها، آفریدگار تو، پدید آورنده ی هستی ...
یعنی حاضر نیستی با ایشان 10 دقیقه هم حرف بزنی؟
او را ستایش کنی و شکر اش را بجای آوری؟
هر موقع دلت تنگ شد، یه دو رکعت نماز بخونی، از خدا کمک بخواهی، بابت تمام نعمت هایی که بهت داده، که شاید خیلی ها حسرت به دست آوردن چنین نعمت هایی را میخورند، ازش تشکر کنی!
یه تشکر خشک و خالی ...
هر موقع که حوصله اش را نداشتی، میدونی که تمرکز حواس نداری، میدونی که نمی تونی وجود خدا را حس کنی، میدونی که ... ، نماز نخوان!
که این بهترین راه است، چون وقتی نمی تونی وجود خدا را حس کنی، با کی میخواهی حرف بزنی؟
از کی میخوایی تشکر کنی؟
که خواندن و نخواندن چنین نمازهایی در یک عرض است،
خود خداوند فرموده که حق الله را می بخشه!
پس نمی خواد با خواندن چنین نمازی خودت را گول بزنی که ثواب برده ای و رفع تکلیف کرده ای!
من نمی گم نماز اول وقت بخون، نمی گم همیشه نماز بخون، نمی گم همیشه ذکر خدا بر لب داشته باش!
اما میگم حداقل سالی یک بار نمازی بخون که بتونی وجود خدا را حس کنی، فقط و فقط حواست به خدایت و نمازت باشه!
باور کن که یک رکعت چنین نمازی می ارزه به یک عمر به تمام نماز هایی که بدون حضور قلب خواندی!
بحث را جمع میکنم و در مطالب آینده، انشالله به لطف خداوند، با ذکر احادیث گوناگون به این بحث عمیقاً می پردازیم.
"دستنوشته سجّـاد جـوادی : پایگاه جـامع دنیای نیاز به نـماز"
" اللـ هم عجــل لـولیـک الفرج "
+ نوشته شده در شنبه دهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 11:45 توسط سجاد جوادی
|