مستحبات نماز جماعت (سری دوم)

مقدمه: سلامی دوباره، این قسمت هم ادامه ی پست قبلی هست که البته چون این سوال و جواب ها در مورد مستحبات نماز جماعت هست، لازم دونستم که از واجبات آن جدا باشد!

س 28_ اگر مأموم مرد بود، مستحب است کدام طرف امام بایستد؟

ج_ مستحب است طرف راست امام بایستد.

س 29_ اگر زن بود، مستحب است کدام طرف امام بایستد؟

ج_ اگر یک زن باشد، مستحب است در طرف راست امام طوری بایستد که جای سجده اش، مساوی زانو یا قدم امام باشد.

س 30_ اگر مأمومین یک مرد و یک زن، یا یک مرد و چند زن باشند، مستحب است به چه نحوی بایستند؟

ج_ مستحب است، مرد طرف راست امام و باقی پشت سر امام بایستند.

س 31_ اگر مأمومین چند زن و چند مرد بودند، چگونه بایستند؟

ج_ بهتر است که در ردیف یکدیگر بایستند و امام جلوتر از دیگران نایستد.

س 32_ مستحب است امام در کدام قسمت صف بایستد؟

ج_ مستحب است امام در وسط صف بایستد و اهل علم، کمال و تقوا در صف اول بایستند.

س 33_ صف های جماعت باید به چه نحوی باشند؟

ج_ مستحب است صف های جماعت، منظم باشد و بین کسانی که در یک صف ایستاده اند، فاصله نباشد و شانه آنها در ردیف یکدیگر باشد.

س 34_ بعد از گفتن «قد قامت الصلاة» توسط امام، مأمومین چه وظیفه ای دارند؟

ج_ مستحب است بعد از گفتن «قد قامت الصلاة» مأمومین برخیزند.

س 35_ امام در هنگام اقامه نماز جماعت چه وظیفه ای نسبت به مأمومین دارد؟

ج_ مستحب است امام جماعت، حال مأمومین را که از دیگران ضعیف تر است، رعایت کند و قنوت، رکوع و سجود را طول ندهد، مگر بداند همه کسانی که به او اقتدا کرده اند به طولانی شدن نماز مایل هستند.

س 36_ در هنگام خواندن حمد و سوره و ذکرها چه وظیفه ای دارد؟

ج_ مستحب است امام جماعت، در حمد و سوره و ذکرهایی که بلند می خواند، صدای خود را مقداری بلند کند که دیگران بشنوند. ولی بیش از اندازه صدا را بلند نکند.

س 37_ اگر امام در رکوع بفهمد کسی تازه رسیده و می خواهد اقتدا کند، چه وظیفه ای دارند؟

ج_ مستحب است رکوع را دو برابر همیشه، طول بدهد و بعد برخیزد، اگر چه بفهمد شخص دیگری نیز، برای اقتدا وارد شده است

احکام نماز جماعت، سوال و جواب (سری اول، واجب)

مقدمه: باسلام، امروز هم چند مورد از سوال و جواب های احکام نماز جماعت را خودم گرد آوری کردم و در اختیار شما عزیزان قرار داده ام؛

سوال و جواب حدود 30 تا می باشد، برای زیبایی بهتر، بقیه سوالات و جوابها را در ادامه ی مطلب گذاشته ام!

س 1_ هنگامی که شخصی به جماعت می ایستد آیا لازم است امام جماعت را تعیین کند؟

ج_ موقعی که مأموم نیت می کند، باید امام جماعت را معین نماید. ولی دانستن اسم او لازم نیست. مثلا اگر نیت کند: اقتدا می کنم به امام حاضر، نمازش صحیح است.

س 2_ مأموم چه چیزهایی را باید در نماز، خودش بخواند؟

ج_ مأموم باید غیر از حمد و سوره همه نماز را خودش بخواند.

س 3_ در چه صورت، حمد و سوره را نیز باید خواند؟

ج_ اگر رکعت اول یا دوم او، رکعت سوم یا چهارم امام باشد، باید حمد و سوره را نیز بخواند.

س 4_ در چه صورت مستحب است حمد و سوره را بخواند؟

ج_ اگر مأموم در رکعت اول و دوم نماز صبح، مغرب و عشاء صدای حمد و سوره امام را بشنود، اگر چه کلمه ها را تشخیص ندهد، باید حمد و سوره نخواند و اگر صدای امام را نشنود، مستحب است حمد و سوره بخواند. ولی باید آهسته بخواند و چنانچه سهواً بلند بخواند، اشکال ندارد.

س 5_ اگر مأموم، بعضی از کلمه های حمد و سوره امام را بشنود، چه وظیفه ای دارد؟

ج_ بنا بر احتیاط واجب، حمد و سوره نخواند.

س 6_ اگر امام، سهواً حمد و سوره بخواند، یا خیال کند صدایی که می شنود، صدای امام نیست و حمد و سوره بخواند و بعد بفهمد صدای امام بوده، نمازش چه حکمی پیدا می کند؟

ج_ نمازش صحیح است.

س 7_ اگر شک کند صدای امام را می شنود یا نه، یا صدایی بشنود و نداند صدای امام است یا صدای دیگری چه وظیفه ای دارد؟

ج_ می تواند حمد و سوره بخواند.

س 8_ در نماز ظهر و عصر و در رکعت اول و دوم آن، مأموم چه وظیفه ای دارد؟

...

ادامه نوشته

اطلاعیه ی مسابقه وبلاگنویسی نـماز

ثبت نام در مسابقات وبلاگ نویسی نماز استان اصفهان

ستاد اقامه نماز استان اصـــــفهان دومین مسابقه وبلاگ نویسی نماز را برگزار میکند.جهت اطلاعات بیشتر و ثبت نام آن به سایت  کلیک رنجه بفرمائید . 

 جوایز

10 کمک هزینه سفر به عمره

20 کمک هزینه سفر به عتبات عالیات

50 کمک هزینه سفر به مشهد مقدّس

توبیخ و انتقاد از تارکان و کاهلان نماز

توبیخ و انتقاد از تارکان و کاهلان نماز

در قرآن به برپاداشتن نماز تأکید فراوانی شده و آثار فراوانی بر آن مترتب گردیده است. برای اقامه کنندگان نماز پاداش بسیاری وعده داده است. علیرغم آن که انسان از فواید نماز در این جهان نیز بهره می برد، انسان های نادانی هستند که از درک لذت ارتباط با خدا عاجز بوده و نه تنها در انجام آن کاهلی و سستی می کنند بلکه نمازگزاران را نیز مسخره کرده یا نهی می کنند. این گروه به شدت مورد انتقاد قرآن قرار گرفته و به عذابی سخت وعده داده شده اند.


مسخره کنندگان اذان بی عقلانند "واذا نادیتم الی الصلوة اتخذوها هزواً و لعباً ذلک بانهم قوم لا یعقلون. "(1) و آنها هنگامی که( اذان می گوئید) مردم را به نماز می خوانید آن را به مسخره و بازی می گیرند این به خاطر آن است که آنها جمعی هستند که درک نمی کنند." مردمان سبکسر و بی عقلی که نمی توانند با نظر محققانه به اعمال دینی و عبادات حقیقی بنگرند و از درک فواید آنها به خصوص نماز که همانا نزدیکی به ذات لا یزال و تحصیل سعادت دنیا و آخرت است عاجزند، اذان و نماز را به مسخره می گیرند.

جزای ضایع کردن نماز

" فخلف من بعدهم خلف اضاعواالصلوة  واتبعواالشهوات فسوف یلقون غیاً. "(2) اما بعد از آنها فرزندان ناشایسته ای روی کار آمدند که نماز را ضایع کردند و از شهوت پیروی نمودند،  به زودی( مجازات) گمراهی خود را خواهند دید." در آیه قبل، از آدم، نوح، ابراهیم و اسرائیل یاد می کند که با شنیدن آیات خدا به سجده می افتادند اما فرزندان آنان چنین نبودند. کسانی که برخلاف نیاکان خود که ارتقاء مقام خود را از یاد خدا شروع کردند و با شنیدن آیات خدا با چشمان گریان به سجده می افتادند، قدم برداشتند؛ هنگامی که به مقامات بالایی دست یافتند، از یاد خدا غفلت کردند و انحرافشان این گونه شروع شد و به دره های هولناک شهوات سقوط کردند و البته مجازات آن را خواهند چشید.

نماز منافقان

" ان المنافقین یخادعون الله و هو خادعهم و اذا قاموا الی الصلوة قاموا کسالی یراون الناس ولا یذکرون الله الا قلیلاً."(3) منافقان می خواهند خدا را فریب دهند در حالی که او آنها را فریب می دهد و هنگامی که به نماز ایستند از روی کسالت می ایستند، در برابر مردم ریا می کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی کنند.

 منافقان که لذت راز و نیاز با خدا را نمی چشند( و این عذابی در برابر سوء نیت آنان است) وقتی به نماز می ایستند به حالت کسالت است و هیچ میلی به آن ندارند و حتی در این حالت هم در پی آن هستند که خم و راست شدن خود را به مردم نشان دهند و این بازیگران( بازی خورده به وسیله خدا)، نماز را که والاترین عبادت و برترین ذکرخداست به نمایش برای جلب قلوب مردم و فریب آنها بدل می کنند. آنان عبادات را به منظور قرب به حضرت ربوبی انجام نمی دهند بلکه تنها منظورشان حفظ موقعیت خود در میان جامعه اسلامی و مصون ماندن از قتل و مصادره اموال است. هر گاه مسلمانان آنان را ببینند، نماز می خوانند وهرگاه کسی عمل این افراد متظاهر را ننگرد، از خواندن نماز سرباز می زنند.

"و ما منعهم ان تقبل منهم نفقاتهم الا انهم کفروا بالله و برسوله ولا یأتون الصلوة الا و هم کسالی..."(4) و هیچ چیز مانع قبول انفاق های آنها( منافقان) نشد جز این که آنها به خدا و پیامبرش کافر شدند و نماز به جا نمی آورند جز با کسالت... . و رد انفاق هایشان جزایی دیگر بر آن که نماز را آن گونه که مأمور به انجام آن هستند، انجام نمی دهند.

کاهلان نماز

"فویل للمصلین- الذین هم عن صلاتهم ساهون."(5) پس وای بر نمازگزاران- کسانی که نماز خود را به دست فراموشی می سپارند.

 وای بر کسانی که نه برای نماز ارزشی قائلند و نه به اوقاتش اهمیتی می دهند و نه ارکان و شرایط و آدابش را رعایت می کنند. کسانی که سهل انگار و غافل از نمازند و اهتمامی به آن نداشته و از فوت شدنش باکی ندارند و اگر چه نماز هم می خوانند ولی از روی بی اعتقادی ...
ادامه نوشته

آوای نماز، خصلت اذان

ما در هرشبانه روز 5 نوبت نماز می خوانیم.

و همانطور که می دانیم پیش از نماز، گفتن اذان و اقامه سفارش شده است.

درمجموع این دوندای آسمانی:

بیست مرتبه" حی علی الصلوة" می گوییم؛

بیست مرتبه "حی علی الفلاح" می گوییم؛

بیست مرتبه "حی علی خیرالعمل " می گوییم؛

و ده مرتبه "قدقامت الصلوة" می گوییم؛

پس با توجه به اینکه مراد از فلاح وخیرالعمل دراذان ، همان نماز است ؛ هرمسلمانی در شبانه روز هفتاد مرتبه باکلمه "حی" خود و دیگران را با چنین شور و نشاطی به خواندن نماز تشویق می کند.

چنین تشویقی در مورد هیچ عبادت دیگری صورت نگرفته است.

خصوصا اینکه، دراسلام سفارش شده اذان بلند و با صدای زیبا گفته شود وبرای آن پاداش بسیار نقل شده است.

اذان، شکستن سکوت و دوره ای کامل از ایدئولوژی و تفکرات ناب اسلامی است.

اذان، سرودی مذهبی باعباراتی کوتاه و پرمحتوا است.

اذان، هشداربه غافلان است.

و در یک جمله می توان گفت
اذان نشانه حیات معنوی است.

یکی از نیازهای ثابت و اساسی انسان

یکی از نیازهای ثابت همگانی تغییرناپذیر و نسخ ناپذیر که زمان، توان تاثیرگذاری در آن را ندارد؛ موضوع عبادت و پرستش است. یکی از نیازهای اساسی بشر پرستش است. پرستش حالتی است که در آن انسان از ناحیه باطنی خود به حقیقتی که او را آفریده و خود را در قبضه قدرت او می بیند و خود را نیازمند و محتاج او می داند؛ توجه می کند. این حالت در واقع سیری است از خلق به سوی خالق.

عدم پرستش و عبادت، در روح بشر عدم تعادل را ایجاد می کند. با یک مثال مفهوم عدم تعادل را روشن می نماییم. حیوانی باربر را در نظر بگیرید که خورجینی روی او قرار داده شده که یک طرف پر و طرف دیگر خالی باشد که در این صورت تعادل ایجاد نشده و حرکت حیوان بسیار دشوار می شود؛ انسان نیز به همین صورت است. در وجود او خانه ها و فضاهای خالی زیادی وجود دارد، در دل انسان جای خیلی از چیزها است. حال هر نیازی که برآورده نشود، روح انسان را مضطرب و نامتعادل می سازد. اگر انسان بخواهد در تمام عمر به عبادت بپردازد و به دیگر نیازهایش بی توجه باشد؛ همان نیازها او را ناآرام و ناراحت می نمایند. و یا بالعکس اگر انسان همیشه به دنبال مادیات باشد و جایی برای معنویات نگذارد، باز هم روح و روان او ناراحت و نا آرام است.

" نهرو" مردی است که از سنین جوانی لامذهب شده بود. در اواخر عمرش یک دگرگونی و انقلابی در وجودش ایجاد شد. او می گوید: من هم در روح خود و هم در جهان یک خلأ، یک جای خالی احساس می کنم که هیچ چیزتوان پرکردن آن فضا را ندارد الا معنویت.اضطرابی که در جهان پیدا شده، علتش اینست که نیروهای معنوی جهانتضعیف شده است. او می گوید: الان در اتحاد جماهیر شوروی- قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی- این ناراحتی به سختی وجود دارد. تا وقتی که مردم آنجا گرسنه بودند و گرسنگی اجازه نمی داد که درباره چیز دیگری فکر بکنند، یکسره در فکر تحصیل معاش بودند. حال که زندگی عادی پیدا کرده اند یک ناراحتی روحی در میان آنان پیدا شده است. زمانی که از کار، بیکار می شوند تازه اول مصیبت آنهاست که این ساعات فراغت را با چه چیز پرنمایند؟ بعد می گوید: من گمان نمی کنم اینها بتوانند آن ساعات را جز با یک امور معنوی با چیز دیگری پر کنند. و این همان خلایی است که من دارم.

پس عبادت یک نیاز واقعی انسان است. امروز که در دنیا بیماری های روحی و روانی زیاد شده است، به علت روی برگرداندن انسان از عبادت و پرستش است. نماز قطع نظر از هر چیزی، طبیب خانه است؛ یعنی اگر ورزش برای سلامتی مفید است، اگر آب سالم و تصفیه شده برای هر خانه ای لازم است، اگر هوای پاک برای هر کس ضروری است، نماز هم برای سلامتی انسان لازم است. اگر انسان در شبانه روز ساعتی را به راز و نیاز با پروردگار اختصاص دهد، روحش را پاک می کند. عنصرهای موذی به وسیله نماز از روح انسان بیرون می روند.

از نظر اسلام سرلوحه تعلیمات، عبادت است. امیرالمومنین علیه السلام فرمود: به خدا بعد از ایمان، چیزی در حد نماز نیست. پیامبراکرم صلوات الله علیه می فرماید: نماز مثل چشمه آب گرمی است که در خانه انسان باشد و انسان روزی پنج بار در آن آب گرم شست و شو کند.

خداوند در قرآن کریم می فرماید:" ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون".( ذاریات/ 56)؛ ما جن و انس را خلق نکرده ایم مگر برای این که عبادت کنند. هدف از خلقت انسان عبادت است و انسان از راه عبادت و پرستش است که به کمال می رسد. استغفار و عبادت در مقابل ایزد منان انسان را به انسانیت می رساند. امام صادق علیه السلام می فرماید: پیامبر(ص) در هیچ مجلسی نمی نشست مگر این که 25 بار استغفار می کرد، و می گفت: استغفرالله ربی و اتوب الیه.

و یا حضرت علی علیه السلام با آن عظمت انسانی که داشت وقتی در محراب عبادت قرار می گرفت غرق در خدا می شد و آن گونه عبادات باعث روشن ضمیری و قدرت حضرت می شد.

" عدی بن حاتم" از یاران نزدیک حضرت بود. روزی به نزد معاویه آمد در حالی که سالها از شهادت امیرالمومنین گذشته بود. معاویه می دانست که عدی از یاران قدیمی امام است، پس خواست کاری کند که عدی سخنی بر علیه امام بگوید. از او پرسید: عدی! این الطرفات؟ پسرانت کجا هستند؟- عدی سه پسر داشت که در سنین جوانی در رکاب امام درجنگ صفین به شهادت رسیده بودند- معاویه با این سوال قصد ناراحت کردن عدی را داشت. عدی گفت: پسرانم در رکاب مولایشان علی با تو که در زیر پرچم کفر بودی جنگیدند و کشته شدند. معاویه گفت: علی درباره تو انصاف نداد. گفت: چطور؟ معاویه پاسخ داد: پسران خویش را نگه داشت و پسران تو را به کشتن داد.

عدی گفت: معاویه من درباره علی انصاف ندادم که اکنون او در زیر خروارها خاک باشد و من زنده باشم. ای کاش مرده بودم و علی زنده می ماند.

معاویه دید تیرش به هدف نخورد پس با نرمی گفت: الان دیگر از این حرفها گذشته کمی از کارهای علی را برایم توصیف کن. عدی عذر خواست و معاویه اصرار نمود. در نهایت عدی اینگونه حضرت را توصیف نمود: " یتفجرالعلم من جوانبه والحکمة من نواحیه" ؛ علی مردی بود که علم و حکمت از اطرافش می جوشید. علی آدمی بود که در مقابل ضعیف، ضعیف بود و در مقابل ستمکاران، نیرومند.

معاویه حال منظره ای را که به چشم خود دیدم را برایت می گویم: در یکی از شبها علی را در محراب عبادت دیدم که غرق در خدا بود و محاسنش را به دست مبارک گرفته و می گفت: آه از این دنیا و آتش های آن، یا دنیا! غری غیری؛ ای دنیا کس دیگر غیر از من را بفریب.

عدی، حضرت را آن چنان  وصف نمود که دل سنگ معاویه تحت تاثیر قرار گرفت به طوری که با آستین لباسش اشکهای صورتش را پاک کرد. و بعد گفت: دنیا عقیم است که مانند علی بزاید.

پس عبادت از ارزش والایی برخوردار است که انسان به جز تعداد معدودی به عظمت و ارزش واقعی آن پی نبرده است. یکی از عالیترین گونه عبادت نماز است. نماز پناهگاهی مطمئن و دژی استوار و خلل ناپذیر است. داروی اضطرابها و نگرانیها و دوای ترسها و دلهره هاست.

فریضه نماز در فرهنگ اسلام، به گونه ای تشریح شده است که اگر انسان، آن را با تمام مراحل و شرائط، انجام دهد در واقع مسیر همه زیبائیها را پیموده و از همه زشتیها در امان می ماند.

در نماز زیربنای سعادت و خوشبختی دنیوی پایه ریزی شده است. در نماز ریشه و اصول اعتقادی کامل می گردد، معرفت و عرفان حقیقی به دست می آید، روح تعبد و معنای عبادت، روشن و عملی می شود. عالی ترین روشهای اخلاقی و تربیتی اجرا می گردد، به بهترین وجه مسائل اجتماعی، حقوقی و انسانی تعلیم می شود، به پاکترین نوع به مسائل مالی و اقتصادی توجه می گردد و بالاخره بهداشت جسم و روح و طهارت تن و روان، مورد توجه عمیق قرار می گیرد.

از آنجا که عبادت نقشی مهم در به کمال رساندن انسان بر عهده دارد بر آن شدیم که در این خصوص بیشتر توجه نموده و در سلسله مباحثی به مقدمات آن و اسرار عرفانی و اخلاقی آن بپردازیم و امید داریم که اولاً مورد قبول حضرت حق و در ثانی  مورد قبول و استفاده شما عزیزان قرار بگیرد. در این بخش نماز را از دیدگاه قرآن بررسی می نماییم.


نماز از دیدگاه قرآن

نماز در تمام ادیان الهى به عنوان برترین آیین عبادى و رکن معنویت و ارتباط با خداوند مطرح بوده است. درخواست ‏حضرت ابراهیم(ع) چنین بوده است که:« رب اجعلنى مقیم الصلوة و من ذریتى ... (ابراهیم /‏40)؛ پروردگارا، من و ذریه‏ام را برپا دارنده نماز قرار ده.‏» به حضرت موسى (ع) در کوه طور خطاب شد:« اننى انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلوة لذکرى(طه /‏14)؛ همانا من الله هستم، معبودى جز من نیست مرا پرستش کن و نماز را براى یاد من برپا دار.»

حضرت عیسی (ع) می گوید: « ...

ادامه نوشته