مطالبى که در ادامه مى‌خوانید گزیده‌اى است مختصر از نگاه و کلام باطنى عارفان و واصلان روشن بین به باطن نماز ... و نماز، اگر نماز باشد، دل را که زبان باطن است به یارى مى‌طلبد ...
نماز داستان رهایى انسان از خود و رسیدن او به خدا است. انسانى که در سراسر زندگى سراسیمه و پرشتاب در کندو کاو معناى خویش است و تا دستکم اندکى از این معنى را در نیابد از پانمى‌نشیند، لاجرم در جستجوى فرصتى است که فارغ از نیک و بد حیات به سرچشمه ناب همه معانى دست یازد، دمى با او خلوت گزیند و حکایت دل با او باز گوید.

نگاه عمیق و باطنى به نماز براى توجه به این مهم است که اولا چه نمازى و ثانیا چگونه نماز مى‌تواند مایه آرامش روانى و تعالى زندگى دنیوى و اخروى ما باشد؟

به راستى آدمى در دنیاى امروز، در جلوه‌نمایى آزمندى‌ها و مطامع محتاج فرصتى است که از برون خسته و افسرده، اندکى گریخته و سرى به درون متعالى خویش زند و چشمى به روشنایى بازکند و واسطه این کار جز نماز چیست؟

و چه خوب است که انسان حکایت باطن نماز را از کسانى بشنود که نگاه باطنى به آن دارند.